به نام خدای من و تو
سلام به دوستای خوبم.خوبین؟خوش میگذره؟
این اولین باره که دارم براتون مینویسم.
دوست دارم ازاین به بعدباهاتون درد دل کنم.بزاریدازاین جا شروع کنم.
تاحالا شده به جایی یرسی که دیگه هیچ کس حرفاتونفهمه؟
خودتم باخودت مشکل داشته باشی؟
حس کنی هیچ آشنایی دروبرت نیست...؟
من تواین وضعیت گیرکردم هرچی سعی میکنم خودمونجات
بدم بدتر میشه که بهترنمیشه.قربون خدابرم که همیشه باهامه
ولی آدم همیشه به یه دوست واقعی تواین دنیاهم نیازداره
تاباهاش حرف بزنه سنگ صبورباشه واسش...
من بااینکه متاهلم ولی باهمسرمم نمیتونم حرف بزنم.
کاش میتونستم بفهمم مشکلم چیه؟چرااینجوری شدم؟
یه عالمه سوال بی جواب دارم.کاش...
اگه بتونین کمکم کنین خیلی خوشحال میشم.
دوستتون دارم.مواظب خوبیاتون باشین.خدانگهدار
نظرات شما عزیزان:
اگه يه روزى من بخاطر عشقم مردم خب بايد يكى باشه هواى وبمو داشته باشه ، شما اساس گروه دلباختگانين.
راستى دلم برات خيلى تنگ شده بود خواهر جونم چه خبر از عشقت؟ هر شب دارم برات دعا مىكنم
راستى يه خبر ديگه بيا و حتما دل نوشته هاى داداش سامانت رو بخون كه واقعا از ته دل نوشتمش.
هفت نه ،هفتصد سال در قلبم ذخیره و پنهانت می کنم،
بگو کنعانیان منتظر نباشند،
تقسیم شدنی نیستی!
حتی اگر یعقوب بیاید...!
وقـتـي هـسـتـي دو وقـت دلـم مـي گـيـرد...
يـكـي وقـتـي بـا "بـلــه" جـواب مـي دهـي...
یـكـي وقـتـي "شـمـا" صـدايـم مـي كـنـي..
چـگـونـه صـدايـت كـنـم كـه بـا "جـانـم" جـواب دهـي...
و "تـو" صـدايم كـنـي؟..
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
اومدم یه خبری بدم و برم ♥☻♥
╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
آپم نمی خوای بیای ؟بدو بیا ♥☻♥
╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
♥☻♥مـــــــــــــنــــــــ
چیـ‗__‗ـز ی شبیه "دوستـ‗__‗ـت دارم"
بر خـ__ـلاف چشمانـ‗__‗ـت...
بر درخت خاكستري پنجره ام برگي روييد
و نسيم سبزي تار و پود خفته مرا لرزاند.
و هنوز من
ريشه هاي تنم را در شن هاي روياها فرو نبرده بودم
كه براه افتادم.
پس از لحظه هاي دراز
سايه دستي روي وجودم افتاد
ولرزش انگشتانش بيدارم كرد.
و هنوز من
پرتو تنهاي خودم را
در ورطه تاريك درونم نيفكنده بودم.
كه براه افتادم.
پس از لحظه هاي دراز
پرتو گرمي در مرداب يخ زده ساعت افتاد
و لنگري آمد و رفتش را در روحم ريخت
و هنوز من
در مرداب فراموشي نلغزيده بودم
كه براه افتادم
پس از لحظه هاي دارز
يك لحظه گذشت:
برگي از درخت خاكستري پنجره ام فرو افتاد،
دستي سايه اش را از روي وجودم برچيد
و لنگري در مرداب ساعت يخ بست.
و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم
كه در خوابي ديگر لغزيدم.
مبادا واژه ها دستت بگیرند! / (تو) را در یک پرانتز می گذارم!
بیا واسه تبادل لینک....
کلبه زیبایی ها=کلبه عشق من=کلبه تنهایی
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
گاهی
که باور هایت
برای همیشه می شکند
گاهی
که خیالش
کابوس چشم می شود
چه سنگین می شود دنیا
انگار
(دنیا)
می آید
صاف می نشیند روی سینه
پوزخند زنان
که حالا
اگر می توانی
نفس بکش ...
از زخمه ساز نام تو آغاز می شود
وز دوریت گل واژه های اشک
از ابرهای حنجره ام لب باز می کند
ای گمشده
ای دورتر ز خاطرات کودکی
اینک میان جنگل فراق تو
این ساز خسته ام
دیوانه وار آوازهای بی قرار را
برزین بالهای خاطره ام رم می دهند
من می مانم ‚ من می مانم
با نام تو ‚ با یاد تو ‚ با روزهای دیدنت
با روز سخت رفتنت
و باز می بینمت به روی زلف باد
که به دوردستها خیره گشته ای
و ابرهای سوگوار به روی شانه های تو
سرود گریه ساز کرده اند
نرو ‚ نرو ‚ نرو
بمان برای روزهای خستگی
برای روزهای پرخیال شب
بمان.....
دلت را گنده تر کن .....
ناراحت این نباش که چرا جاده ی رفاقت
با تو همیشه یک طرفه است !!
مهم نیست اگر همیشه یک طرفه ای !
شاد باش که چیزی کم نگذاشته ای
و بدهکار
خودت ، رفاقتت و خدایت
نیستی
می توان با زیرکی تحقیر کرد
هر معمای شگفتی را
می توان به حل جدولی پرداخت
می توان تنها به کشف پاسخی بیهوده دل خوش ساخت
پاسخی بیهوده ، آری پنج یا شش حرف
من آپم